- گردن خم کردن
- کنایه از فروتنی کردن، تواضع کردن
معنی گردن خم کردن - جستجوی لغت در جدول جو
- گردن خم کردن
- تواضع کردن فروتنی نمودن گردن بکج کردن، عاجز شدن عجز
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کنایه از فروتنی کردن، اظهار عجز و ناتوانی کردن
مطیع کردن رام کردن: نگاه باید کرد تا احوال ایشان (پادشاهان غزنوی) بر چه جمله رفته است و میرود در... نرم کردن گردنها
فروتنی کردن عجز و لابه کردن